همیشه فکر می کردم که بایدد تخصصی بنویسم تا وبلاگم ارزش خواندن داشته باشد و سالهاست که ااین اشتباه رو مرتکب می شوم. برای همین هم هست که یک سال یک وبلاگ را آپدیت می کنم ولی سریعا میروم سراغ یک وبلاگ دیگر. الان یک چیزی فهمیدم. من باید یک وبلاگ برای دل خودم بنویسم این جوری اگر دو تا مطلب تخصصی هم نوشتم حداقل مطمئنم که خوب در میاید.
بنابراین از این به بعد اینجا وبلاگ شخصی من است. مسئولیت تمام نوشته ها رو به گردن می گیرم. از هر چیزی که دوست داشته باشم هم می نویسم ( آزادی کیبورد! ) از همه چیز که در این عالم هست می خواهم بنویسم. و این بار برای دلم خودم و نه خوش آمد کسی.
شما چطور؟ برای دل خودتون می نویسید؟
والله، چند سالیه که عادت کردم، دروغ رو بذارم کنار!!!!
شاید بخاطر اینه که غبار پیری داره از راه می رسه و همه متاسفانه » حتی من » می خوان پیغمبر زاده شن، بنابراین جواب سوال شما از دیدگاه من پنجاه پنجاهه و دوست دارم هر دو حالت رو حفظ کنم.
موفق تر باشی
پاسخ: راست می گویید. شاید باید به درصدها با دقت بیشتری نگاه کرد.
HELLOOOOOOO, much I’m trying to develop a blog newspaper in which the articles are written by blogger WordPress (or to limit if you do not have time can I you myself when an article by your blog and they to your blog…).
The blog newspaper was born with the intention to give greater visibility to your blog and the people who search the Web to find articles of greater quality in a single place (having regard to the thousands of blog born every day…). If you go exchange links with blog newspaper contact me as well. I thank you advance and to http://www.giornale.fm soon
من هم برای دل خودم می نویسم ولی فکر می کردم تخصصی نوشتن نتیجه بهتری در بازدید دارد…
:)
[…] خوده، به صورت مرجع بودن ننویسی. البته میدونم که داری برای دلت مینویسی ولی این کار شما کسانی رو که نمیدونن این رو، […]
راستش منم یه زمانی فکر میکردم واصه اینکه دو نفر رو جذب وبلاگم بکنم باید یه چیزایی تو همین مایه های تخصصی یا چیزی که ملت خوشش بیاد ازش رو بذارم .
ولی دیدم نه اینجوریام که فکر میکنم نیست … !
یعنی کلی مینویسی کسی نیماد چیزی بگه آدم نا امید میشه یه جورای … :)
بعد که یه کم فکر میکنه میبینه مه اره … باید واصه دل خئدش بنویسه کاری هم به کار ویزیتورش نداشته باشه …
نتیجه اخلاقی [D-:]:
ما هم به همین نتیجه رسیده بودیم … و سعی میکنیم همین کارو رو انجام بدیم … :)
Hiiii for Italy!
سلام جناب فتحي…
راستش منم مشكل شما رو دارم. حالا دارم وب گاما رو در وردپرس مينويسم ولي اصلا مطمئن نيستم كه ادامش بدم. اميدوارم من هم مثل شما عاقبت به خير بشم.
سلام
من مدتهاست که وبلاگ شما رو می خونم و خیلی لذت می برم .
فقط می خاستم بگم که واقعا از وشته هات استفاده می کنم راحت درسته به کارت ادامه بده .
شما نمونه ای از یک وبلاگ نویس موفق هستی .
منم یه مدت وبلاگ می نوشتم ولی به زودی وبسایت می زنم و این حرفی که اینجا زدی برای من خیلی جالب بود شاید یکی از دلایلی که همه بعد از یه مدتی از نوشتن خسته می شند همین باشه . اینکه آدم فکر می کنه باید دائما یه مرجع باشه و علمی و تخصصی بنویسه .
کارت درسته
موفق باشی
سلام يك فتحي
ميخواستم ازت خواهش كنم برام دعوتنامه بالاترين بفرستي ، دستت درد نكنه.
ارادتمند شما
پاسخ: خواهش می کنم . فرستاده شد
good job
سلام
وبلاگتون واقعا عالیه. همه مطالبش.
خسته نباشی
در ضمن اگر امکان داره دعوتنامه بالاترین رو برای من هم بفرستید.
ممنون و متشکر
موفق باشید
من برای دلم مینویسم.(کی گفت تو آدمی آرمان؟! :) )
تا حالا اينجا رو نديده بودم! خوبه!!
منم يه چيزي حدود 5-6 بار وبلاگم رو عوض کردم! محبوبترين هاش و مهمترين هاش هم اينا بودن :
يادداشت هاي يک ديوانه : http://mailneveshteha.blogfa.com
ساعتها غارتگران عمرند : http://saatha.blogfa.com/
و باز يادداشت هاي يک ديوانه
که هر سه تا يکي بعد از ديگري اومدن!
خيلي سخته!
شما رو نميدونم! ولي من توي همشون از چيزايي مينوستم که دوست داشتم و يا روزمرگي هام و … و اينکه هر بار مجبور شدم وبلاگ رو عوض کنم خيلي برام دردآور بود.
فحتی جان مبارک باشه. امیدوارم این نشانی را همیشه پربار و سرزنده ببینیم.
دوستارت
بامداد
پینوشت: خواهش میکنم. کاری را که از دستم بر میآمد انجام دادم و نه بیشتر. :)
پاسخ: من این آقای فحتی که می گویید رو نمی شناسم اما اگر با من فتحی هستید یک دنیا ممنونتم. همین که لطف داشتی برای من خیلی ارزشمند است. چه برسد که یک مشکلی هم از مشکلاتم کم شد.
امروز اینجا رو دیدم:
انچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند فتحی عزیز
پاسخ: لطف دارید :)