در سالگرد نود سالگي ام خواستم شب عشقي ديوانه وار را با نوجواني باکره بخود هديه دهم. به ياد رزا کارباکس افتادم؛ ملک يک خانه مخفي که عادت داشت هر وقت خبر تازه اي به دستش مي رسيد آنرا به مشتريان خويش اطلاع دهد. هيچ وقت به او و به هيچکدام از پيشنهادهاي وسوسه انگيز بي شرمانه اش تن نداده بودم. اما او اصولي را که من به آنها اعتقاد داشتم قبول نداشت و با لبخندي موذيانه مي گفت: اخلاقيات هم بستگي به زمان داره، خواهي ديد!
این متن پشت جلد آخرین رمان گابریل گارسیا مارکز است که بعد از 10 سال منتشر شده است. از زمانی که یادم می آید یک ارادت خاصی به گابریل گارسیا مارکز داشتم چون همیشه برای من یک غول بزرگ ادبیات جهان شناسانده شده است. تا این که متن این کتاب رو دیدم و با سابقه ذهنی که از مارکز داشتم داستان رو شروع کردم. برایم عجیب بود که چطور ممکن است نویسنده ای با این عظمت بعد از 10 سال یک کتاب 100 صفحه ای را با این تم چیپ بنویسد. شاید مثل همه آثار چیپ مشابه از لحظه اول انتظار شروع یک رفتار خشن را از پیرمرد داشتم ولی داستان چیز دیگری بود. همان چیزی که از نویسنده های بزرگ مانند مارکز می شد انتظار داشت. پرداخت اعجاب برانگیز به جزئیات.
برای دانلوداستفده کنید از : خاطرات روسپیان سودازده من
نکته مهم : این کتاب یک کتاب مناسب برای کسانی که خواستار یک کتاب کاملا **** نیست. در ضمن شما شاهد مطالعه یک کتاب بدون مورد هم نخواهید بود. اگر یک کتاب از یک نویسنده بزرگ با موضوع *** می خواهید این یک شاهکار است. خواهشا بعدا گله نفرمائید!
چه جالب!
امروز یاد کتاب عشق سالهای وبا از مارکز افتاده بودم، n سال پیش خونده بودمش!
دانلود کردم کتاب رو
مرسی
حالا عصبانی نشو. این هم آدرس ئیمیل. کنجکاویات بر طرف شد؟
آدرس آن سایتی که ادرس ئیمیل را آنجوری درست میکند چی هست؟ همانی که آن بالا گذاشتیاش.
یک فتحی : با یک ایمیل آماده شده اش رو برات میل می کنم. عصبانی کدوم است؟ ;) !
فتحی جان شدیدا دنبال گزیدههای ادبی مارکز هستم، اگه احیانا موجوده واسه دانلود بذار.
[…] کاربران اینترنت انقدر زیاد باشد. دانلودهای زیادی که از خاطرات روسپیان سودازده من شده واقعا برای من جای تعجب بود. خیلی از عزیزان از طریق […]
[…] 6, 2007 توسط یک فتحی در زمان معرفی کتاب خاطرات روسپیان سودازده من با مشکلی روبرو شدم و آن این که بسیاری از دوستان از طریق […]