الکسی تیتارنکو عکاس نام آشنای روس در سال 1962 در سن پترزبورگ به دنیا آمد. او که هم اکنون در نیویورک زندگی می کند علاقه خاصی به عکاسی از شهرها دارد. مسلما یکی از این شهرها، شهر سن پترزبورگ شهر بسیار دیدنی زادگاه اوست با مردی به ظاهر سرد که دیدن شهرشان کم از دیدن ونیز و شهر ممنوعه ندارد.
اما گویی الکساندر می خواهد تصویری جدید ارائه کند. شهر سن پترزبورگ از دید او به شهری از اشباح می ماند که این تفکر در عکاسی اش رسوخ کرده است. عکسهای زیر از سایت او برگزیده شده است. با هم ببینیم. با کلیک بر روی هر کدام عکس را بزرگتر خواهیم دید.
خیلی خوشحال خواهم شد اگر نظر دوستان عزیزی چون منیره و بامدادی را درباره این عکسها بدانم. اگر شما هم دستی بر دوربین دارید خوشحالم می کنید اگر توضیحاتی تکمیلی اضافه کنید.
پیشنهاد می کنم اگر به هنرهای این چنین علاقه مندید «عکسهایی که بعد از مرگ گرفته شد» و «10 عکس از بهترین عکسهای سونی» را هم ببینید.
عکسها عالی هستند. خودم هم وسوسه شدم که با سرعتپایین همچین عکسهایی بگیرم. البته به پای عکسهای حرفهای ایشون نخواهد رسید، ولی هیجانانگیز و جالب خواهد بود.
پاسخ: اگر عکسهایی با سرعت پایین گرفتی حتما برایم بفرست بامداد جان
عكسها واقعا با هنرمندي گرفته شده اند.
خوشحالم كه اولين نظر رو ميزارم .
* بايد بگم به عقيده من عكس گرفتن از ارواح و اجنه چيزي جز Fake بيشتر نيست. چون من تا بحال دليل معتبري بر اينكه ارواح قابل رويت هستند نديده ام و در ضمن چطور امكان داره كه دوربين تصوير ارواح رو بروي فيلم ثبت كنه ، تا اونجايي كه من ميدونم ارواح وجود مادي ندارند .
فكر ميكنم در واقع اين اعتقاد و طرز تفكر يك فرد هست كه ميتونه باعث ديدن روح در دنياي خيالات و تفكرات وي موثر باشه .فكر ميكنم اعتقاد زياد به هرچيزي خيلي در ديدن و يا دست يافتن به اون موثر باشه ولي نميشه گفت اين براي همه اتفاق ميوفته . چون براي مثال من هيچ گونه اعتقادي به ارواح قابل رويت ندارم و تابحال هم نديده ام .
* راستي به شما لينك ميدم بخاطر مطالب جالب آي تي كه مينويسيد .
پاسخ: این عکسها به علت سرعت پایین دوربین از افراد زنده است ولی روح نگاری یک جورایی کاری دلی است و به شدت به اعتقادات مربوط است. طبیعی است کسی که اعتقاد ندارد به سمت این کارها هم نمی رود. توی عکاسی البته احتمالش بسیار کمتر خواهد بود.
*در مورد لینک هم ممنون. خیلی لطف دارید.
سلام
من تازه یه وبلاگ تو وردپرس ایجاد کردم حال یه مشکل دارم و اونم اینه که می خام تمامی کامنت هایی که واسه پست هام گذاشته میشه اتوماتیک تایید بشه و نیازی به تایید من نباشه.
من توی تنظیمات قسمت دیدگاه ها رو بررسی کردم و چند تیک هم داشت که بنا به گفته یکی از دوستان برداشتن ولی مشک هم چنان باقی است اگه ممکنه منو راهنمایی کنید.
ممنون
پاسخ: خواهش می کنم. هر چند بهتر بود در قسمت تماس می نوشتید اما اشکال ندارد. بر روی لینک زیر کلیک کنید
http://cs82.wordpress.com/wp-admin/options-discussion.php
حالا از قسمت پیش از اینکه دیدگاهی نمایان شود گزینه مدیر باید همواره دیدگاهها را بپذیرد را بدون تیک کنید. من توصیه می کنم قسمت وسط را تیک دار و بقیه قسمتها را در قسمت پیش از … بدون تیک بگذارید.
اگر مشکلی بود باز در خدمتم.
من هم از این عکس های شبه ارواحی خیلی خوشم می یاد چند تا از این عکسا گرفتم … اما تو حالت سیاه و سفید واقعا جلوه دیگه ای داره …
عکس سومی فوق العاده است !!!!
حالا واقعا سن پترزبرگ چه جوری شهریه ؟
خیلی جالب بود .
عکسها زیباست ولی یک سوال : چرا برای نشان دادن اشباح و ارواح باید انها را محو نشان بدهیم؟ …
پاسخ: شاید چون کلا برای ما این جوری جا افتاده که یک شبح معمولا به صورت محو است. در کل دلیل دیگری جز این نمی تواند داشته باشد.
راستش عکاس حرفه ای نیستم اما عکاسی یکی از علاقه مندیهام هست.
از قدیم یه تصویر و نقاشی که خیلی طبیعی بود رو میگفتن شکل عکسه یعنی واقعی یا رئاله می دونی چی میگم با عکسهایی که این حالت رو نداشته باشن زیاد حال نمیکنم هر چند این عکسها از تکنیک بالایی برخوردارند.
سلام ، جالب و دوست داشتنیه !! به این میگن هنر عکاسی منم علاقه خاصی به عکس های با سرعت شاتر پایین دارم عالیه !!!
مرسی
جانشین
موقع گرفتن این عکسها، باید از سه پایه استفاده کرد. چون من احتمال میدم که با سرعتای حدود ۱/۸ یا۱/۱۰ ثانیه این عکسا گرفته شده باشه. حتی دکلانشور ممکنه استفاده کرده باشه. میدونی من خیلی از عکاسی نمیفهمم اما علاقه دارم. تا حالا نتونستم دوربین به دست با سرعت کمتر از ۱/۳۰ عکس شارپ بگیرم. الآن به سرم زده از این مدل عکسا بگیرم.
این جملهی بسیار بسیار دلچسب شما ـ قول بده که هرگز… ـ رو هم با اجازه تون تو وبلاگم استفاده میکنم. از اونجا که تحت Creative common هم مطالبتون رو نشر میدین، منتظره دادن اجازه نمیمونم. لینکتون هم می کنم. البته توقع لینک شدن ندارم.
یک چیز دیگه هم بپرسم که حسابی حرف زده باشم. احتمالا از ADSl استفاده میکنین. من میخوام شرکتم رو عوض کنم. از این که گرفتم راضی نیستم. چی پیشنهاد میکنین؟
پاسخ: راستش شرکت خاصی را پیشنهاد نمی توانم بکنم. دوستان دیگر واردتر هستند
فتحی جان باز هم خیلی زحمت کشیدید. تازه ادرس شما را یکی از دوستان به من داد و از روی شوق نگاه نمی کردم. اما 3 روز هست که بی نهایت مشتاق شدم که هر روز سر بزنم و آپ شدن مطالب رو ببینم .
به نظرم این جور کارها خیلی راحت میشه انجام داد و تکنیک های دستی زیادی در امر چاپ هست. شاید واقعی باشد شاید هم تکنینک .
اما همینو می دونم که ایشون زیبا کار کردن و زیبا تر هم پیدا کردن این جور مطالب توسط شما.
ممنونم
خیلی خیلی خیلی قشنگ بودن!
مخصوصا سومی و آخری…
واقعا ممنون هم از بابت این که عکسها رو گذاشتی و هم از بابت اینکه با همچین عکاسی ما رو آشنا کردی.
همیشه خوب باشی…
یاحق…
سلام به یک فتحی عزیز:
در مورد ماچی فکر کردی برادر؟…ما اینقدرها هم بی جنبه نیستیم بابا…شوخی ما رو جدی گرفتی…
من اتفاقا خیلی مشتاق بودم زیارتت کنم…در مورد رتبم هم که دیدی…خودم گفتم اشتباهی بودم!!!…
در هر حال امیدوارم شروعی باشه بردوستی پایدار.
قربانت:سید سجاد(همشهری-جواد)
سرعت پايين شاتر باعث ميشود كه سوژههاي متحرك به صورت شبح در بيايند.
با گذاشتن فيلتر مناسب ميتوان زمان نوردهي را تا چندين ثانيه افزايش داد (و عكس هم خيلي نور نخورد) و اين صحنهها را خلق كرد.
چيز عجيبي توي اين صحنهها نيست كه نشان دهنده شبح و روح و … باشد!
من رفتم کلی جون کندم، هنوز که نتونستم این مدلی عکس بگیرم. اما یه چیزایی دستم اومد. گفتم حرفای قبلم رو اصلاح کنم. سرعت شاتر خیلی کمتر از این حرفا باید باشه. شما رو یکی دو ثانیه فکر کنین. البته به دیاف و ایزو هم توجه کنین که من دقت نکردم، سوختم!
از پاسختون هم ممنونم. متوجه هستم، شاید درست نباشه تبلیغ بشه. به هر حال ممنون.
به سفارش شما جامع عمل پوشانيدم ! ميتونيد لوگو فيدبرنر من رو در سايدبار وبلاگ ببينيد . اميدوارم كه فايده اي در بر داشته باشه.
اسمايل ذوق زدگي!!
خوب! من عکس با سرعت شاتر کم، زياد گرفتم.
بيشتر عکسهاي در شبم همين طوريه. يعني عکاسي در شب رو لازمه حتما با سرعت کمتري گرفته بشه. اگه سوزه تکون بخوره حالت محو پيدا ميکنه و شبيه روح ميشه. بايد بگردم ببينم عکس هاي اين مدليم کجاست.
کمترين سرعتي که ميشه با دوربينم عکس بگيرم 15 ثانبه بود
چند وقته دنبال دوربين آنالوگم. اونم فقط و فقط به خاطر کليد B که بعضي از دوربيناي آنالوگ داره ولي ديجيتال نميتونه داشته باشه.
چند تا مطلب مربوط الان پيدا ميکنم و برات لينک ميفرستم.
خوش باشين.
سلام
خیلی دوست داشتم در جشن ببینم تان ،نبودید کجا بودید ؟!
پاسخ: خدا دوستتان داشته. من را هم دوست داشته که شما را دیدم :)
عکسهای نه چندان جالبیه
انگار شوروی زمان جنگ جهانی دوم نشون میده
سلام فتحی جان اول یه سوال
چرا فید ریدر های آفلاین مثل feed demon رو تبلیغ نمی کنید
دوم اگه مایل باشی با هم تبادل لینک کنیم.
مرسی
راستی وبلاگ رو فقط رو feed demon دنبال می کنم به همین خاطر کمتر می تونم نظر بدم
بای
پاسخ: چون شخصا فیدریدرهای آنلاین را ترجیح می دهم و توصیه می کنم مخصوصا گوگل ریدر.
شعبده بازان نور هم تقريبا از همين روش استفاده ميکنن منتها يه کم فانتزي تر: فليکر و مطلب لوکاديوم در اين رابطه
عکسهای جالبی هستند.
تبريک بابت انتخاب به عنوان يکی از محبوبترين وبلاگهای فارسی، با اينکه گويا رفتار شايستهای با شما نکرده بودند و کلاً مديريت قضيه چندان خوب نبود.
پاسخ: مهم نیست پانته آ جان. خودت را ناراحت من نکن. خوشبختانه شما نبودید توی جشن چون در آن صورت این حسرت که پانته آی عزیز هم بوده و نتوانستم ببینمش بیشتر اذیتم می کرد!
اولين عکس با سرعت شاتر کم عکس جاده اي در دانشگاهمون (مطلب مربوط به اون در وبلاگم) و البته يه چند تا ديگه هم بود که گفتم اگه همه رو بذارم زياديتون ميشه :D (تو فتوبلاگم ببينين)
ولي عکسي که از روي سي و سه پل گرفتم براي خودم خيلي جالب بود!! همون طور که ميبينين توي عکس هيچ آدمي مشخص نيست در حالي که کلي روي پل شلوغ بود و چون مردم در حال رفت و آمد بودن توي 15 ثانيه اثر خاصي روي نوردهي نداشتن. ولي توي اين عکس سي و سه پل چون عکس از مقطع گرفته شده و راه عبور مرور مردم از روبروست يه ذره مشخص هست (فکر کنم اين يکي رو چند تا ديگه از اون حالت روح مانند داشته باشم)
کلا سرعت کم شاتر براي عکاسي در شب خوبه! و البته بايد پايه هم باشه چون کوچکترين لغزشي باعث مات شدت تصوير (يا همون شبيه روح شدن) ميشه. که البته باز ميشه از اين خاصيت هم استفاده کرد. مثل اين عکس عبور نور که من توي اتوبوس يزد به اصفهان گرفتم. توي روز چون دوربين نور زيادي دريافت ميکنه عکس هاي جالبي نميشه (مثل چهارمين عکس پستتون يا آخريش)
پ.ن. من به شخصه از بين عکس هايي که توي شب گرفتم و سرعت شاتر پايين بوده (و يا دريچه ديافراگم بيشتر باز بوده) عکس هايي رو ميپسندم که کمتر هاله داشته باشه. به همين خاطره که شايد نتونين توي فتوبلاگم عکس هاي شبه مانند رو پيدا کنين ولي اگه توي فايل هام بگردم احياينا پيدا خواهم کرد
به نظر من این شخص گوشه گیر یا یه چیزی تو این مایه ها باید باشه چون خیلی چیزها به جز روح رو می شه توی یک شهر دید
من هم عکاسی رو دوست دارم به نظرم با عکاسی در سرعت پاین شهر اشباح رو به خوبی منتقل کرده مسلما از خلاقیتی بالا برخورداره
سلام
خیلی جالب بود
مثل همیشه. راستش از اینکه تو جشن پرشین بلاگ اینقدر به این وبلاگ کم محلی شده خیلی ناراحت شدم
پاسخ: شما خودتان را ناراحت نکنید :)
ممنون از محبتهای همیشگیت. عکسها هم بسیار زیبان و من اهل تعارف نیستم که محض خوشایندت گفته باشم اینو
باسلام به یک فتحی گرامی
خواستم بگم که یکی دوتا از اینها ممکنه سوپر اکسپوژر ویا دبل اکسپوژر هم باشند . چراکه ممکنه هنگام عکسبرداری با سرعت پایین باقی آبجکتها هم تار بشن یا عکس کلا سفید و غیر قابل استفاده بشه . برای مثال پنجمین عکس از بالا تصویر مرد تار است اما لباسها روی بند نه و همینطور اون حاله ی نوری که دور مرد است ممکنه آثار دبل اکسپوز باشه البته شاید هم عکسرو داجبنگ کرده باشه . به هر حال درس پس دادیم فتحی جان ما که از دنیای عکاسی اینقدر میدانیم که فهمیدیم هیچ نمیدانیم .
پاسخ: من و بسیاری از خونندگان وبلاگ دیدمان به عکاسی آماتور است و هنوز باید از شما درس بگیریم. مثل اینکه من کلا با مفاهیم اکسپوژر نا آشنا هستم. ممنون می شوم کمی بیشتر توضیح بفرمائید.
فراخوان
امضای تومار برای اعتراض به کشت گیاهان مخدر در افغانستان:
http://petitiononline.com/77648490/petition.html
با سلام به یک فتحی گرامی
شکسته نفسی میکنید قربان .
تکنیک های اکسپوژر از پیش پا افتاده ترین تکنیکهای عکاسیست ولی کاملا پیچیده و جالبه مثلا وقتی میخواهید از یک نفر در 2 یا چند حالت مختلف در یک فریم عکس بگیرید (البته الان با وجود فتوشاپ آسونه ولی اونموقه فقط عکاسان حرفه ای میتونستن این کار رو بکنه ) از سوپر اکسپرژر استفاده میکنیم به معنی اینکه روی یک نگاتیو 2یا چند بار مختلف عکس میگیریم . یعنی از یک نگاتیو 2یا چند بار استفاده میکنیم . برای مثال اگر شخصی از پله بالا بیاید وشما با همین تکنیک بخواهید عکسبرداری کنید انگاری که 2 یا چند مرد از پله بالا میاید . که البته این عکاس از این تکنیک استفاده نکرده .
واما بحث اصلی ما روی دبل اکسپوژرکه این عکاس هم (در پاره ای موارد ) از همون استفاده کرده یعنی یک فریم از مردی در حال حرکت یا کار با زمینه ی تیره کرفته با سرعت پایین و یکفریم از شهر با سرعت مناسب دلیلش هم اینه که اگه بخوایم در اون فضای روشن با سرعت پایین عکس بگیریم فریم کاملا سیاه میشه و از دست میره . برای همین هم فریم مناسب رو گرفته و روی آگراند (آگراندیسور وسیله ی قدیمی چاپ عکس ) میزارن و فریم دوم که همون مرد در حین ایستادن و اون اتوبوس ها ی جلوی اونه به شیوه ی ماهرانه ای روی نگاتیو عکس قبلی میزارن اونوقت حاصل میشه عکس پنجم از بالا و البته این کار به دلیل سختی توش و فکری که روش میزارن هنری تر و با ارزشتره البته سرعت پایینم دخیله ولی نه اونقدر که بتونیم بگیم همش با سرعت پایین گرفته شده وگرنه من هم که از عکاسی هیچ نمیدانم میام و سرعت رو میارم پایین دیاف رو باز میکنم و دوربین رو میزارم رو سه پایه یه عکس میگیرم و میگم من عکاس حرفه ای ام . اکسپوژر ها موارد دیگری هم دارن که به این جا ربطی ندارن . پس کلا اکسپوژر ها برای ترکیب عکس ها و نگاتیو ها با یکدیگرن البته این توضیح کلی بود .
ودر نهایت داجینگ که این بخش جالبشه . تا به حال چاپ عکس رو با آگراند دیدی ( غالبا تو فیلمها هست همون تاریک خونه که نور قرمز داره و یه دستگاه که نگاتیو میره توش ) اگه دیده باشی نوری از پشت نگاتیو میاد از نگاتیو رد میشه و میوفته رو کاغذ این باعث میشه کاغذ دقیقا متضاد رنگ نگاتیو نقش ببنده و عکس بوجود بیاد حال اگه تو کل عکس کنسراستش خوب باشه ولی به نقطه عکس تاریک دیده بشه ( البته بعد از چاپ ) مجبوری اون نقطه رو داجینگ کنی به این معنا که وقتی نور از پشت نگاتیو در حال تابیدن به کاغذ دست خودمون رو به حالی دورانی و با تکان دادن روی بخش ها تاریک کار بگیریم تا نور بهش کمتر بخور و خوب چاپ بشه تکان دادن دست هم رای اینکه رد نندازه مثل فدر در فتوشاپ .
( عکس اول و پنجم همین عکاس با همین روش اکسپوژر و چاپ شده )
خوب فتحی عزیز من با زبان الکن خود توضیح دادم آنچه میدانستم و سعی کردم کوتاه باشه . امید وارم استفاده ی لازم رو ببری و بدردت بخوره . البته اینارو از تجربیات خودم نوشتم . اگه علاقه مند بودی بگو یه روز دعوتت میکنم به تاریک خانه خود تا به صورت عملی نشونت بدم . آخه من هنوز در عصر هجرم و با نگاتیو عکس میگیرم :) .
ببخشید گستاخی کردیم که و توضیح واضحات دادیم قربان بر بی ادبی ما خرده نگیرید .
پاسخ: بسیار عالی بود. من کلا شیفته محبت شما و دوست عزیز دیگرم خانم منیره شدم :)
سیاه و سفید بودن عکس ها و فضای Grayscale شهر سن پترزبورگ به فانتزی تر شدن و همچنین تنظیم نور این عکس ها کمک زیادی کرده.
عکاسی با سرعت پایین شاتر و دهنه ی باز دیافراگم توی شب کار آسونیه فقط به یه سه پایه و کمی حوصله احتیاج داره اما عکاسی با این شرایط توی روز روشن کار حرفه ای هاست . فقط یه استاد عکاسی می تونه همچین تنظیم نوری داشته باشه البته اگه رنگ و نور رو با فتوشاپ اصلاح نکرده باشه.
خیلی قشنگ بود من عاشق فضاهای وهم انگیز و ماورایی هستم :)
عکس ها همه زیبا و هنری هستن اما من معتقدم عکس پنجم واقعا مهارت الکسی رو نشون می ده چون تونسته از یه سوژه ثابت یه عکس محو بگیره البته این فقط نظر منه
پاسخ: من هم با خواندن توصیفات و توضیحات دوستان علاقه مند شدم. شما که سر در می آورید جای خود باید داشته باشید :)
من هم تا به حال از این جور عکسها گرفته ام اما رنگی
ولی خداییش جالب و اسرار آمیز به نظر می یومدن !!
چه می کنی از بابت مخاطب… به به…
جالبه ………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………..